- ذی دخل
- آنکه در امری دخالت کند. یا ذی دخل بودن در کاری. در آن حالت کردن
معنی ذی دخل - جستجوی لغت در جدول جو
- ذی دخل
- کسی که در امری مداخله داشته باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وابسته
صاحب عقل خداوند خرد بخرد، جمع ذوی العقول
خطیر، شریف، عزیز، شگرف، امری که در آن اهتمام شود