جدول جو
جدول جو

معنی ذی دخل - جستجوی لغت در جدول جو

ذی دخل
آنکه در امری دخالت کند. یا ذی دخل بودن در کاری. در آن حالت کردن
تصویری از ذی دخل
تصویر ذی دخل
فرهنگ لغت هوشیار
ذی دخل
کسی که در امری مداخله داشته باشد
تصویری از ذی دخل
تصویر ذی دخل
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ذیدخل
تصویر ذیدخل
وابسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کی دخت
تصویر کی دخت
(دخترانه)
دختر پادشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ذی عقل
تصویر ذی عقل
صاحب عقل خداوند خرد بخرد، جمع ذوی العقول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذی بال
تصویر ذی بال
خطیر، شریف، عزیز، شگرف، امری که در آن اهتمام شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذی عقل
تصویر ذی عقل
((عَ))
خردمند، دارنده عقل، بخرد، جمع ذوی العقول
فرهنگ فارسی معین